آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام محمدعلی باقری جام خانه از شهدای دانش آموز شهرستان ساری می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : ابوالقاسم
تاریخ تولد : 1347/07/14
تاریخ شهادت : 1365/10/21
محل تولد : میاندورود
گلزار روستای جامخانه میاندرود
نحوه شهادت : جراحات وارده
محل شهادت : شلمچه - عملیات کربلای 5
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.
جعبه مهمات
بايگاني
- خرداد ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۴ (۷)
آخرين مطالب
- ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۵۳ طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۵ تصاویر شهید محمدعلی باقری
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۳ مصاحبه و خاطرات شهید محمدعلی باقری
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۴ دست نوشت وصیتنامه و زندگی نامه
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۱ مشخصات شهید محمدعلی باقری
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۴۵ زندگینامه شهید محمدعلی باقری
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۴۵ متن مصاحبه خبرنگار رادیو با شهید محمد علی باقری
- ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۴۴ وصیت نامه شهید محمد علی باقری
برای مشاهده صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
برای مشاهده صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
برای مشاهده صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
لینک سایت جنگ و درنگ
بسم رب الشهداء و الصدیقین
بسیجی شهید : محمدعلی باقری
نام پدر : ابوالقاسم
نام عملیات : کربلای 5 ( یا زهرا (س) )
منطقه عملیات : شلمچه
تاریخ تولد : 1347 – جامخانه
تاریخ شهادت : 21/10/1365
زندگینامه شهید محمدعلی باقری
سخن از شهیدی جوان و مؤمن است به نام محمدعلی باقری .
انسانی که عاشق جبهه و جهاد است . تقوی و پرهیزگاری در عنفوان جوانی از صفات ظاهری و باطنی اومی باشد با کتب مذهبی آشناست . این عزیز تمام وجودش را وقف جبهه کرد حتی بعد شهادت هم راضی به بازگشت تمام جسمش به زادگاه خود نگشت راستی او کیست ؟ بیایید با اوبهتر آشنا شویم :
محمدعلی فرزند مرحوم ابوالقاسم در سال 1347 در یک محفل مکتبی و عاشق ولایت در روستای سرسبز جامخانه دیده گشود . از ابتدای کودکی به همراه پدر در مراسمات مذهبی و عزاداری های حسینی حضور داشت . علاقه ای فراوان به قرآن داشت . از 5 سالگی به نماز ایستاد و از 10 سالگی به روزه گرفتن اهتمام ورزید بعد از پایان دوره ابتدایی و راهنمایی وظیفه ای سنگین بر دوش خود احساس کرد .او راهی سرزمین یاوران خمینی شد . خودش را بسیجی می نامید و به آن نام افتخار می نمود . شبهای او در جمع با صفای بسیجیان پایگاه مقاومت شهید محمد منتظری جامخانه سپری می شد . شبهایی که آرامش و امنیت روستا مرهون این پاکان بود .
یاد آن خاطرات شبانه بخیر. جمع شهدا جمع بود . شهید جعفر، قدرت الله، …
در 13 سالگی جهت آموختن آموزش نظامی به پادگان مرزن آباد ( چالوس ) رفت و آنگاه به سوی میعادگاه عشق و ایثار شتافت .
هدفش آگاهانه که نه چه عاشقانه بود و راهش تا کربلا سیرمی کرد . سوختن در راه معشوق نهایت عشق او بود و چه شیرین است سوختن و باختن در راه خدایی که به او عشق می ورزی ای شهید . اما از این مفاهیم بلند دشمنان و استکبار جهانی و جیره خوارانش هرگز بویی نبردند و زود است که ان شاءالله خود و همراهشان از صفحه هستی پاک گردند . محمدعلی عزیز در سنگر مدرسه الگوی یک جوان مؤمن بود و با بال های دانش و تقوی به سوی حق پر کشید .
بیش از 54 ماه در جبهه های مقاومت حضوریافت در اکثر مناطق جنگی از جمله کردستان، اهواز، هفت تپه، دهلران، هورالویزه، فاو، شلمچه، مریوان و … در صحنه مبارزه شرکت داشت در چند عملیات از جمله والفجرمقدماتی،والفجر4، والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5، حضور یافت .
در عملیات والفجر 8 چند روز قبل از شروع عملیات برای بازکردن معبرهای مین دشمن روانه می شود که در حین مأموریت پایش به مین اصابت کرد و از ناحیة پای چپ به درجه جانبازی نائل آمد و پس از مدتی در بیمارستان بوعلی ساری تحت مراقبت قرار گرفت . ایشان به خاطر رشادت و دلاوری که در عملیات از خود نشان داده بودند از طرف امام خمینی ( ره ) هدیه ای دریافت نمودند . شهید بزرگوار در عملیات کربلای 4 برای شناسایی به خاک دشمن مأموریت می یابد و بر اثر ترکش دشمن از ناحیة پای راست مجروح می شود . چون امکانات در بیمارستان صحرایی نبود عمل انجام نشد و ترکش همچنان در پای شهید مانده بود با اینکه پایش جراحت داشت از مبارزه دست نکشید تا اینکه در کربلای 5 منطقه عملیاتی شلمچه داوطلب برای انهدام پل استراتژیکی و مواصلاتی دشمن در آنسوی مرز عراق می شود هر چند با مخالفت فرمانده مواجه می گردد اما با اصرار زیاد موافقت فرمانده را جلب می کند و به همراه 9 تن از تخریبچی های همرزمش مقدار 16 پوند مواد منفجره را به کمر می بندند که قبل از رسیدن به پل توسط نیروهای دشمن شناسایی می شوند و مورد هدف خمپاره اندازهای دشمن قرار می گیرد این عمل باعث منفجر شدن مواد منفجره ای که به کمر بسته بودند می شود و خداوند دعای او را اجابت کرده و روحش را ملکوتی می کند. پیکر مطهر او که تنها دو پای مجروح و سوخته ای بیش نبود ( فقط از طریق پای مجروحش شناسایی شد ) بعد از 40 روز به زادگاهش برگشت و در مزار شهدای جامخانه به خاک سپرده شد خوشا به حال اینان زمانی که به حشرآیند و نامه های ایشان را نظاره می کنند و شفیع دیگر بندگان خدایند .
حرف آخرم باتوست ای جوان امروز :
نمی دانم اسیر چه گشته ای، مد های پر زرق و برق بوتیک های شهر یا پول و ثروت و آرزوهای بلند و دست نیافتنی .
بدان که شهید ما جز رضایت خداوند و شهادت آرزویی نداشت .
او از جوانیش صرف نظر کرد و به قامت رعنای علی اکبر حسین نظر افکند که چگونه با رشادت و ایمان با کفر مبارزه کرد .
بیا تا سفری کنیم به شلمچه محل شهادت شهیدمان بیا سفری کنیم به متن مصاحبه ی او با خبرنگار رادیو وافقی دیگر از زندگی و افکار و مرام او را به نظاره بنشینیم .
خبرنگار رادیو : برادر لطفاً خود را معرفی نمایید و بگویید هدفتان از آمدن به جبهه چیست ؟
شهید محمدعلی باقری : بسم الله الرحمن الرحیم . انالله و انا الیه راجعون . همه از اوئیم و به سوی اوئیم . اینجانب محمدعلی باقری اعزامی از ساری، هدف من از آمدن به جبهه این است که به فرموده امام چون الان درخت پربار اسلام نیاز به خون دارد و ما برای اینکه درخت پربار اسلام نخشکد به ندای امام لبیک گفتیم و روانه جبهه شدیم و اسلحه دیگر شهدا را برگیریم و راهشان را ادامه دهیم تا اینکه پرچم توحیدی اسلام به سراسر گیتی سربلند کنیم . ان شاءالله روزی به رهبری امام در کربلا و همچنین در قدس نماز جماعت برگزار کنیم در آخر بنده بعنوان برادر کوچک چند جمله پیامی داشتم به امّت شهیدپرور . از کلیه برادرانی که توان رزمی دارند سلاح دیگر شهدا را بگیرند و راهشان را ادامه بدهند و کسانیکه توان رزمیدن را ندارند و آنچه در توان دارند با مال خود راه این انقلاب را ادامه دهند تا با وحدت همدیگر راه شهدا و انقلاب اسلامی را ادامه دهند و پیام آخر از شما مردم شهیدپرورمی خواهم که امام عزیز این قلب تپنده مستضعفین را تنها نگذارید و همواره به دستور امام عزیز عمل آورید .
خبرنگار رادیو : برادر شما عازم کجا هستید ؟
ـ اعوذ بالله من شر الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم . انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه والرّوح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر .
همان طور مشاهده می شود ان شاءالله عازم منطقه عملیاتی می شویم ما الان مدت یک سال منتظر همچون موقعیتی بودیم که نصیبمان شد تا ان شاءالله بتوانیم در صفحه عمل کارایی لازم را انجام دهیم .
خبرنگار رادیو : برادر به مصاف دشمن بعثی خواهی رفت شما اکنون چه احساسی دارید ؟
ـ اکنون هیچ احساس و دلبستگی به این دنیا ندارم و همه آرزو و هدفم کربلا و شهادت است و اگر خداوند ما را بخواهد شهادتی در راه خودش نصیبمان بشود . من از این دنیا که پر از گناه و فحشا است و به آن دلبستگی ندارم و آرزویم فقط شهادت است بروم بهتر است .
خبرنگار رادیو : با توجّه به موقعیت کنونی آینده جنگ را چگونه مشاهده می کنید ؟
ـ آینده جنگ والله همان طور که رزمنده و بسیج و مردم را در صحنه می بینید آینده جنگ خیلی خوب است . هر چه که از موقعیت می گذرد آینده جنگ به نفع اسلام است و نیروی مردمی بیشتر باید استقامت داشته باشند .
خبرنگار رادیو : روحیات رزمندگان اسلام را در چه سطحی می بینید ؟
ـ روحیات رزمندگان والله همان طوریکه خودتان مشاهده می کنید هر که گوشه ای و در کناری می نشیند ودر زیر لبهایشان زمزمه خدا می کنند هرکس آرزویی دارد . آرزوی کربلا و آرزوی شهادت .
خبرنگار رادیو : قبل از اینکه به جبهه بیائید در پشت جبهه چه کار می کردید ؟
ـ در پشت جبهه به مدرسه می رفتم و در پایگاه خدمت می کردم .
خبرنگار رادیو : آیا شما پیامی برای هم سنگرانت در پشت جبهه در کلاس های درس دارید ؟
ـ والله پیام به هم سنگرها، آنهائیکه در مدرسه هستند درسشان را بیشتر بخوانند . مخصوصاً بجه های حزب الهی درسشان را خوب بخوانند چون از بچه هایی که واقعاً حزب الهی باشند دنبال درس خیلی کم می روند و این تجربه شد که اکثر بچه ها که ما مشاهده می کنیم که توی مدرسه هستند درسهایشان خیلی در سطح پایین است و از آنان خواهش می کنم که بیشتر دنبال علم بروند و مملکت را ان شاءالله در آینده آن ها اداره کنند و نگذارند مملکتمان در دست یک سری اشخاصی که واقعاً نمی توانند بیفتد آنهائی که در پایگاه و انجمن اسلامی هستند خواهش می کنم نیرو را بسنجد و بیشتر قوا داشته باشند و نیروهایی که به پایگاه می آیند سعی کنند متوجه باشند نیروی نفوذی نباشند .
خبرنگار رادیو : شما به عنوان یک رزمنده چه پیامی برای خانواده و امت شهیدپرور دارید؟
ـ من کوچکتر از آنم که پیامی را به امت شهیدپرور بدهم پیام من این است آنهایی که توان رزمیدن را دارند به جبهه بیایند و آنهایی که توان رزمیدن را ندارند با کمک های مالی شان رزمندگان را یاری رسانند تا ان شاءالله پرچم توحیدی اسلام در سراسر جهان به اهتزاز در آید .
ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولاکن لا تشعرون(بقره آیه 154 )
و آن کسی را که در راه خدا کشته میشود مرده نپندارید بلکه آنان زنده اند ولیکن همةشما این حقیقت را نخواهید یافت .
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و نائب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود و سلام بر شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و با سلام بر رزم آوران جبهة نور علیه ظلمت که بر علیه کفر جهانی می جنگد و در تمام پیکار خود هدفی جز برپایی حکم خدا را ندارند .
بنده محمد علی باقری فرزند ابوالقاسم طبق وظیفه شرعی که بر عهدة هر انسان مکلفی می باشد ملزم به نوشتن وصیت نامه شده ام . رسول اکرم ( ص ) می فرماید قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود محبوبترین اندوخته نزد خداوند خواهد بود شهادت نصیب هر انسانی نمی شود مگر اینکه دست از هر گونه مسائل مادی بر دارد و توکل به خداوند نماید و از خداوند تبارک و تعالی تشکر می کنم که سرزمین گمراهی یأس و ناامیدی گناه و معصیت به سرزمین نور هدایت - فضیلت - علم و تقوا هدایت و راهنمایی نمود . خداوندا در حالی که به سوی تو می آیم که امیدی به فضل و کرم گذشت تو دارم و از تو می خواهم که با فضل خود با من معامله نمایی نه با عدل خود .
از امت حزب الله می خواهم که حمایت همه جانبه خود را از امام امت داشته باشند چون امام نماینده ای از جانب خداوند بزرگ می باشد . و خواسته است بدین وسیله ما را با دریایی از علم، تقوا و آزادی آشنا نماید .
مسئله بعدی مسئله جنگ است . امروز مسئله جنگ بسیار باارزش می باشد و باید مردم با تمام امکانات حمایت نمایند و از این جنگ باید با حمایت همه جانبه مردم در بسیج مقاومت پایگاهها تصمیم گیری گردد و همه با هم همچون گذشته ، یاوران امام حسین ( ع ) را به معیاد گاه عاشقان الله نمایند پیروزی ما در جنگ پیروزی اسلام بر کفر جهانی می باشد . از پدران و مادران میخواهم مبادا از آمدن فرزندان خود به جبهه ها ممانعت به عمل آورند در این صورت در دنیا و آخرت در نزد رسول الله سر افکنده خواهید شد . و در تمام موارد متعهد و منسجم باشید، نماز جماعت ، دعای کمیل وتوسل بسیار مهم است و در برپایی آن همت نمائید تا اندوخته این جهان برای آخرت باشد . پدر و مادرم خداوند را هزاران مرتبه بخاطر داشتن چنین پدر و مادری شکر می کنم که همگام با جنگ بوده اید و از رفتن من به جبهه جلوگیری نکرده اید و مرا خمس فرزندان خود در راه خدا داده اید . پدر و مادرم مرا ببخشید که شما را در رنج و مشقت انداختم و مرا ببخشید که فرزند خوبی برای شما نبوده ام و نتوانستم وظایف فرزندی را خوب ادا نماییم انشاءالله شما مادران و پدران خانواده محترم شهداء در نزد خدا و رسول خدا و علی (ع) و فاطمه ( س ) روسفید هستید و انشاءالله در آن دنیا شفاعت خواه شماییم و شفاعت شمارا از خداوند متعال می نماییم و حق فرزندی را در آن دنیا به شما ادا خواهیم نمود . دیگر اینکه 28 روز روزه قضا دارم که در سال 62 در کردستان بوده ام و روزه ام شکسته بود . و نماز هرچند صلاح دیده اید از کلیه رفقا و برادران بسیج وپایگاه و انجمن اسلامی و فامیلان و غیره اگر برایشان ایجاد مزاحمت نمی شود این نماز و روزة قضا را بجا آورند. برادران الان که دارم این وصیتنامه را می نویسم ساعت 10 شب است هوای جبهه بوی عطر امام زمان می دهد و بر روی صورتم در جریان است بوی عملیات شور و حال عزاداری دیار عاشقان الله است جائیکه نور الهی بر آن می تابد . در پایان از کلیه پدران و مادران و خواهران و برادران اگر گناهی از جانب من سر زده بود و اگر حقی بر گردن من دارید به بزرگواری خود مرا عفو نمائید . خدایا، بار الهی ، معبودا از تو می خواهم اجر جهادم را شهادت قرار دهی نه شهرت نه مقام و پست و مسائل مادی .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .
ساعت 10 شب 5/10/1365
محمد علی باقری